سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 202352 | میهمانان امروز: 18
لوگوی وبلاگ

مراجع و علما
پایگاه‏اطلاع‏رسانی‏امام‏خمینی [225]
آیةالله‏خامنه‏ای [216]
اطلاع‏رسانی‏و‏نشر‏آثار‏آیة‏الله‏خامنه‏ای [212]
آیة‏الله‏سیستانی [180]
آیة‏الله‏جوادی‏آملِی [203]
آیت الله وحید خراسانی [120]
مرکزپاسخ‏گویی‏به‏پرسش‏‏‏ها(حوزه‏‏‏علمیه) [255]
کتابخانه‏تخصصی‏تاریخ‏اسلام‏وایران [161]
رساله‏آیة‏الله‏بهجت [333]
آیةالله‏فاضل‏لنکرانی [126]
آیةالله‏مکارم‏شیرازی [286]
استاد‏هادوی‏تهرانی [175]
استاد‏حسین‏انصاریان [180]
آیةالله‏صافی‏گلپایگانی [163]
استاد‏محسن‏قرائتی [178]
[آرشیو(18)]
جستجو
لینک های دوستان
بر بساط نکته دانان
از اهالی کوهپایه
شب نوشت
شـورشیـرین
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم)
شوقِ عشق
سوزن‏بان
نورالهدی
علوم قرآنی
حکومت اسلامی
مجله قرآنی قرآنیان
باشگاه‏اندیشه
نشریه‏کتاب‏‏نقد
اشتراک
 
مطالب قبلی
چراوسوسه عقل؟!
ماوائمه
مردی‏ناشناس!
تنهاترین‏‏رهبـــــــر
علم‏بهتر‏است‏یا‏ثروت؟!
آنچه‏داریم‏زبیگانه ‏تمنا‏نکنیم
ما‏آبروی‏فقر‏وقناعت‏نمی‏بریم
حقوق بشر،آزادی ولیبرال دمکراسی...
دی‌ماه
مدت عمــر
مشکلی‏دور ازنظر
بنی‏آدم‏اعضای‏یک‏پیــــــکرند
نوروز‏جان‏ما‏کی‏فرامی‏رسد؟!
با‏آتـــــــــش‏بازی‏نکنید!!
کمی‏در‏فکر‏خود‏باشیم!
صداقت
تجسم‌اخلاص
ایام فاطمیه
رسدآدمی به جایی که...
حکیم‏ابوالقاسم‏فــــردوسی
آدم‏های‏کوچک‏باغم‏وشادی‏های...
شهر مقاومت
پدر‏مظلومیت
صفحه‏های‏روزه‏داری
عثت،جشن‏تکلیف‏انسانیت
درد دل با ساربان
بنای‏دینداری‏ و حوادث تهدید کننده
یک‏بیماری‏قدیمی‏و‏خطرناک
و تو تکرار نمی‏شوی
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384

تقدیم به روح پرکشیده مرحوم حجة الاسلام رضا ابوالقاسمی درهفتمین روز پروازش و در آستانه روز عرفه

 

هر از چند گاهی نغمه ای غریب ودر عین حال صمیمانه و آشنا ما را به خود می خواند گویی در صور می‏دمند و ندا می‏دهند که :

                         « بشتابید و بچشید ؛ باور کنید که طعمی غیر از طعم خاک هم برای چشیدن ، هست »

و ما گاهی ناشیانه دهان جانمان را می گشاییم و نمی دانیم با این طعم غریب و دل نواز که روی زبان روحمان جاری می شود چه کنیم ؟ بخندیم یا گریه کنیم؟ کتاب خدا را باز می کنیم و در کتب دعا می گردیم ... آی اذکار مقدس ، آی صدای حنجره پاک اولیای خدا ! به دادمان برسید ، ما نمی دانیم در این وقت ها چه باید گفت و چه باید کرد .

ما مسافران غریب از راه دور آمده ایم از میان امواج هولناک دنیا ( خودبینی ، خودخواهی ، غفلت ها و...) آمده ایم و این برخواستن از خاک ما را غریب و هراسان و تـُرد و شکننده کرده است .

 روز عرفه از آن روز هایی است که این نغمه به گوش می رسد از آن لحظاتی است  که از بیرون به ما کمک می کنند تا پیله های ضخیم را پاره کنیم و بهار را درک کنیم .

وای اگر پیله ها ما را خفه کند ، وای اگر رویای پروانه شدن بی تعبیر بماند ، وای اگر انسان نشویم.

در این روزها حاجیان ، بهار را تجربه می کنند و در نسیم خوش وصال ، خود را به طواف عشق می سپارند .

راستی ما هم با چرخیدن آشناییم! همه عمر را به چرخیدن سپری کرده ایم دور آدم ها ، دور اشیاء ، دور مدرک و ثروت و حتی دور خودمان بارها چرخیده ایم......

گفته اند اگر در رگبار مداوم باران رحمت ماه رمضان ، آسمانی نشدید ، به آبشار زیبای عرفه دل خوش دارید ؛ ولی چه کنیم که ظرف کوچک وجودمان بیش از چند قطره ، ظرفیت ندارد. خدایا چه کنم که با انگشتانه وجود حقیرم در هر شرایطی و هر جایی ، آسمانم همین رنگ است...

سهم من از این بارش لطف و مرحمت فقط حسرت خوردن است و بس .

خدایا مرا به وسعت دعوت کن ، از تنگی و کوچکی برهان ....

کجاست فرزند مروه و صفا ، تا صفای جانمان باشد؟

کجاست فرزند رکن و مقام؟

کجاست دستان مهربان ساربان ما ؟  

کجاست فرزند بطحاء تا این مسافر کور و غریب را دریابد؟

به فضل الهی و با استمداد از حضرت ولی عصر ارواحنا فداه این روزها را دریابیم و دل هامان را به نسیم روح افزای نیایش امام حسین علیه السلام ، زندگی بخشیم.   انشا الله




نویسنده: علی مخدوم(جمعه 85/10/8 :: ساعت 10:56 صبح)
لینک های مرتبط: